در جلسه شوراي برنامه ريزي استانداري مازندران حر فهاي تازه اي از استاندارصبور مازندراني بگوش رسيد كه جاي تامل دارد .
طاهايي كه در مازندران به او لقب مرد نظام داده اند با گلايه از كسانيكه اين روزها به مديريت استان به هر بها نه اي خرده گرفته اند ميگويد: وظيفه داريم تا زمانيكه در مسير خدمتگزاري هستيم به مردم استان خدمت كنيم.
براستي اين جمله طا ها يي نشان از چه دارد؟و آيا هجوم نمايندگان مجلس در مازندران به مديريت ارشد استان سناريويي از پيش نوشته شده است؟
واقعا طي سالهاي گذشته از اين سهم خواهي ها چه چيزي عايد اين استان گرديده است؟تعويض هاي پي در پي اسناندران در اين استان كم ،كم دارد در دفتر ثبت ركوردها به يك ركورد دست نيافتني ميرسد.
در مازندران عزل ونصب ها طي سالهاي گذشته بصورت قوم وقبيله اي در آمده است و ازاين تغييرات از همه بيشتر مردم آسيب هاي آن را ديده اند.
مگر نه اينكه يكي از وظايف اصلي نمايندگان استفاده از توان و ارتباطات خودپيگيري مطالبات استاني و ملي است.
لازم است كه به اين عزيزان متذكر شد كه عصر طلايي مازندران در اين دولت ونظام در شرايط كنوني است كه اگر يك زمان در دولت وقواي اصلي نظام قطع الرجال داشتيم ولي اكنون از انگشتان دست و پا ها آدم هاي اثر گذار هم گذشته است .
بجاي اينكه شعار بدهيم و تهديد به گزارشات به بالا دستي بدهيم چرا نبايد بفكر موكلان خود باشيم ،در اين استان هزاران هزار كارگر خانه نشين داريم و با علم بر اينكه خود اعلام ميداريد كه مافياي قدرت سالها بر صنعت استان چمبره انداخته است چرا واكنشي نشان نميدهيد و به مردم از عملكرد وتلاش خود گزارشي نميدهيد و بخاطر يك سري مشكلات بين النسلي و بين طايفه اي و نگراني در انتخابات بعدي صورت مسئله اصلي را پاك ميكنيد .
اي كاش اين عزيزي كه معتقد است با رياست محترم جمهور ارتباط نزديك دارد بجاي خبر بردن وخبرآوردن از اين ارتباطات حسنه به نفع مطالبات بحق كارگران استفاده نمايدو به درد موكلان خود رسيدگي كند وپيگير 5ماه حقوق نگرفتن كارگران بي گناه حوزه انتخاباتي خود باشد.و در بخش كشاورزي كم نيستند كشاورزاني كه هنوز؛هنوزهم در دلواپسي شاليزارها ومحصولات خود هستند.
جاي تعجب است كه هنوزجوهر نقد ايشان خشك نشده ،آن ديگري از بي حالي مديران در سطح استان ميگويد
و از مدير ارشد استان ميگويد ومينالد .
بد نيست به اين عزيزي كه شخصا به ايشان ارادت دارم متذكر شوم كه از قشر اعظم خبرنگاران استان مازندران بيش از 70 درصد فاقد مسكن ، نبودن بيمه ، ونداشتن حداقل ها با فقر دست و پنجه نرم ميكنند و انتظارخبرنگاران از اين همكار ديرين تحقق شعارهاي ايشان در زمان قبل از انتخابات است و با توجه به عضويت ايشان در كميسون فرهنگي مجلس و ارتباط نزديك ايشان با وزير محترم فرهنگ وارشاد اسلامي علاوه برپيگيري مطالبات صنفي همكاران قديمي خود به فكر نجات صنايع چوب وكاغذ و پيگير قول شفاهي وزير محترم ارشاد براي خريد كاغذ هاي در انبار مانده اين شركت كه بيش از 40 هزار شغل بصورت مستقيم وغير مستقيم است باشد .
در قائمشهر هم مصيبتها كمتر از ساير شهرها نيست ، آن يكي ميكوشد واميد ميدهد وآن يكي حرف ازنشد ها و نا اميدي ميزند .
بايد به اين باورها رسيد كه از اين فرصت عصر طلا يي مازندران به نفع مردم ولايت مدار اين سرزمين علوي با همدلي و يكر نگي موانع را يكي پس از ديگري برداريم ونزد 10 هزار شهيد اين سرزمين شرمنده نباشيم و بجاي سهم خواهي و تفكرات جناحي به آباداني اين سرزمين كه خداوند بخاطر مردمان متدينش همه نعمت ها را به آن داده است براي رشد اين سرزمين قدم برداريم.نه اينكه هروز مانع و سختيهايي ايجاد كنيم وفرصتها را بسوزانيم., ودر عين حال علاوه بر هموار كردن راه استانداربا تجربه اسنان ،كه سالها درپست هاي اجرايي او را تبديل به يك مرد همه دولت ها و نظام ساخته اين كشتي به گل نشسته مازندران را كه صنعت ، نوريست،جنگل، دريا، كشاورزي آن فقط در حد حرف متولي داشته را با حمايت، وحدت و ارتباطاتي كه خود همواره در لابلاي صبحت هايتان ميگوئيد از حرف بعمل برسانيم وبه ساحل نجات برسانيم.

خدايا چنان كن سرانجام كار، تو خشنود باشي وما رستگار
فرامرز درخشنده